“نظام آموزشی و توسعه ملی ”
بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه ی این کشور ها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند.
در دنیای امروز که علم و تکنولوژی با رشد و گسترش وسیع و جهان شمول به عنوان عامل مهم و اساسی در فرایند رشد و توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری به حساب می آیند، نهادها و نظام های آموزش و پرورش نقش بس عظیم و پراهمیتی را به دست آورده اند.
پیاژه عقیده دارد:«هدف اساسی آموزش و پرورش بار آوردن افرادی است که بتوانند دست به کارهای خلاق و تازه برنند، نه اینکه فقط به تکرار کارهای گذشتگان بپردازند. غرض ساختن اشخاصی است که خلاق، مخترع و انسان باشند».
آگوست کنت پدر علم جامعه شناسی می گوید:«تعلیم و تربیت در پیشرفت اجتماع اثر فراوان دارد زیرا اگر انسان صحیح پرورش یابد، قادر خواهد بود مشکلاتی را که در راه پیشرفت و ترقی اقتصادی و اجتماعی است، از بین ببرد».
جهان امروز دریافته است که آموزش افراد نوعی سرمایه گذاری ملی است و هرکشوری که در این راه تلاش بیشتری نماید، بدون شک از رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی بیشتری برخوردار خواهد شد.
هاربیسون در این زمینه اظهار می دارد: “منابع انسانی پایه های اصلی ثروت ملت ها را تشکیل می دهد”
سرمایه و منابع طبیعی عوامل تبعی تولیدند در حالی که انسان ها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم می کنند.
هدف توسعه تغییر و دگرگونی مطلوب و همه جانبه در زمینه های اقتصادی،اجتماعی،سیاسی و فرهنگی می باشد که آن نیز بستگی به پرورش مغزهای آموزش یافته دارد که می تواند تحقیق کنند، نوآوری داشته باشند و خود و جامعه متناسب با تحولات جهانی سازگار کنند.
اگر می خواهید ببینید کشوری توسعه یافته است یا نه؟ به کارخانه ها و صنایع آن نگاه نکنید، کافی است سری به مدارس آن بزنید .
سرمایه های کشور ما در چاه های نفت نیست، سرمایه های ما در دبستان ها نشسته اند
در مدل های اقتصادی امروز نیز آموزش را به عنوان سرمایه وارد می کنند و کمتر مدل رشدی وجود دارد که این نقش را نادیده بگیرد.
سرمایه های انسانی مهم ترین دارایی یک ملت است و کودکان باید از فرصت های برابر برای رشد و شکوفایی فردی بهره مند شوند، نباید به صورت گلخانه ای تعداد اندکی تحت حمایت قرار گیرند و خیل عظیمی از استعدادهای نامکشوف در کشتی بحران زده مدارس معمولی هدر روند.
ما «آنگونه زندگی میکنیم که تربیت میشویم ».
با این همه، متاسفانه شواهد و قراین موجود حاکی از آنست که نگرش و روند کنونی آموزش و پرورش ایران و کیفیت نازل خروجیهای آن، نه تنها متضاد با موج یاد شده ، بلکه حتی مغایر با ادعای طرفداران سودآوری و بهره زا بودن سرمایه گذاری در نیروی انسانی است.
متاسفانه شکاف موجود بین نظام آموزشی با صنعت و تولید و نیز فاصله و گسست عمیق مدارس ایران با واقعیتها و انتظارات پیرامونی – اعم از ملی و فراملی – از سویی، کاربردی نبودن محتوای آموزشی بی انگیزه شدن دانشآموزان، مهاجرت نخبگان و … از سوی دیگر؛ همگی علائم و جلوههایی از واقعیت تلخ مزبور باشد که با توجه به نقش کلیدی سرمایه انسانی در رشد و شکوفایی کشور در بلند مدت، نشانههای امیدوارکنندهای بشمار نمیآیند.
“بیاییم نظام آموزش و پرورش را بخاطر ایرانی قدرتمند دریابیم “