این شیشه شکستنی است – پدرام سلطانی

  1. خانه
  2. اخبار
  3. اخبار ویژه
  4. این شیشه شکستنی است – پدرام سلطانی
هر پرخاشی به رئیس جمهوری و دولتمردان و همچنین به سران سایر کشورها به مانند سنگی است که به سمت شیشه سرمایه گذاری و اشتغال کشور پرتاب می شود.

به زعم قریب به اتفاق صاحبنظران اقتصادی و رجال سیاسی، بزرگترین چالش اقتصاد ایران در حال و آینده بیکاری است. در کارزار انتخابات ریاست جمهوری 96 شاهد بودیم که همه نامزدهای محترم بر اهمیت این مساله اجماع داشتند و برای ایجاد شغل های میلیونی در چهار سال آینده وعده و طرح می دادند. نرخ نسبتا بالای بیکاری عامل و عارضه بسیاری از مشکلات اقتصادی، آسیب های اجتماعی و اعتراضات مردمی و کارگری است.
تحلیل های اقتصادی مراجع داخلی و خارجی حاکی از آنند که اقتصاد ایران در 20 سال آینده بطور متوسط حداکثر ظرفیت ایجاد 400 تا 500 هزار شغل در سال را دارد، یعنی کمتر از 2 میلیون شغل در چهار سال و این در حالی است که در چهار سال آینده نیازمند ایجاد پنج میلیون شغل هستیم تا بتوانیم نرخ بیکاری را در وضع موجود حفظ کنیم.
لازم است به این ارقام اضافه کنم که ترکیب اقتصاد ما و روندهای حاکم بر آن به گونه ای است که در سال های آینده باید انتظار ریزش شدیدی را در شغل های موجود بکشیم. بسیاری از صنایع بزرگ ما نیروی انسانی تا سه برابر مازاد دارند که در دولت های گذشته به آنها تحمیل شد. بخشی از صنایع کوچک و متوسط ما نیازهای امروز ایران و جهان نیستند و در سال های آینده محکوم به تعطیلی هستند. ورود فناوری به سایر صنایع باعث کاهش نیاز آنها به نیروی کار موجودشان می شود. روند کم آبی از یکسو و صنعتی شدن از سوی دیگر اشتغال کشاورزی و روستایی ما را کاهش خواهد داد.
از سوی دیگر، ما آگاهانه از برخی حوزه های اشتغالزا در جهان امروز صرفنظر کرده یا ظرفیت آنها را محدود کرده ایم. بطور مثال ما از میلیون ها شغل در حوزه گردشگری، اقتصاد تفریحات، اقتصاد فرهنگ و هنر، اقتصاد ورزش، صنایع غذایی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و چند حوزه و صنعت دیگر چشم پوشیده ایم، زیرا یا راهبردهای سیاسی و امنیتی یا ملاحظات قانونی و شرعی یا تحفظ در جهانی شدن اقتصاد ایران هریک به نوعی با برخی از حوزه های مذکور در ناسازگاری هستند. اضافه بر اینها کمی بر زیرساخت ها، وضعیت آمادگی نیروی انسانی، وضع آموزش و سطح توسعه استان های مرزی و استان های با نرخ بیکاری بالای خود اندیشه کنیم. آیا وضعیت موجود آنها امکان ایجاد اشتغال مولد و پایدار به میزان لازم را فراهم می سازد؟ نبود صنایع بزرگ، قرارنداشتن در شبکه راه های اصلی کشور، عدم دسترسی به شبکه ریلی، نرخ بالای بی سوادی و مواردی از این دست، شرایط را برای ایجاد اشتغال در این مناطق نامناسب ساخته است.
پس نقشه اشتغال در ایران دارای فرصت های ایجاد شغل کمتر و تهدیدات از دست دادن شغل بیشتری از سایر کشورهاست. همه اینها حاکی از آن است که اگر در سال های آینده در ایجاد شغل جدید جدی، متمرکز و بابرنامه نباشیم، یا اتفاقاتی نامساعد رخ دهد، وضعیت اشتغال از آنچه که بیان شد هم بدتر خواهد شد. بطور خلاصه می خواهم این موضوع را خاطرنشان کنم که شرایط خطیرتر از آنی است که گمان می رود.
با اطمینان بالا می گویم که بزرگترین تهدیدات امنیتی و بزرگترین دشمنان ثبات و آرامش کشور دو چیزند: نخست بیکاری و دوم فساد. بحث درخصوص دومی را به زمان دیگر وامی گذارم اما درخصوص اولی با ابراز تأسف و نگرانی باید هشدار دهم که فضای پرهیاهوی سیاسی کشور بیشترین اثرش در گریز دادن سرمایه گذاری، چه داخلی و چه خارجی است و تردید یا تأخیر در سرمایه گذاری مساوی است با افزایش خیل بیکاران.
فکر می کنم که رئیس جمهور محترم و مشاوران و مدیران ارشد دولت ایشان به اهمیت این موضوع به خوبی واقفند اما از این نگرانم و بلکه تردید ندارم که با ادامه خشونت سیاسی در کشور آنها نخواهند توانست فضای مساعد سرمایه گذاری را فراهم کنند و به برنامه های خود برای ایجاد اشتغال جامه عمل بپوشانند.
امروز باید محک وطن دوستی و دوراندیشی لیدرهای سیاسی و پیروان آنها را متانت کلام و آرامش بخشی به فضای عمومی کشور دانست. هر پرخاشی به رئیس جمهوری و دولتمردان و همچنین به سران سایر کشورها به مانند سنگی خواهد بود که به سمت شیشه سرمایه گذاری و اشتغال کشور پرتاب می شود و این شیشه در زمان کنونی سخت نازک و شکستنی شده است و اگر بشکند ریزه های آن در همه کشور پراکنده شده و همه را زخمی می کند.
شیشه شکسته اشتغال چپ و راست و کوچک و بزرگ نمی شناسد. سنگ ها را زمین بگذاریم و فکرها را بکار اندازیم و متمرکز به حل معضل بیکاری کنیم.
——————————————-
* نائب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران

فهرست