فرهنگ، هنر و گردشگری؛ از ری تا شمیرانات
در یادداشتی از رضا امیدوار تجریشی رئیس خانه صنعت،معدن وتجارت جوانان تهران در روزنامه اعتماد:
امیدها به هنر داشتم، ندانستم/ که بخت سبز بر آیینه هنر زنگ است.
موضوع توسعه یکی از موضوعاتی است که نهتنها در حوزه جامعهشناسی توسعه، بلکه در بسیاری از حوزههای جامعهشناسی، جغرافیا، اقتصاد، علوم اجتماعی، توسعه منطقهای و… موردبحث قرار میگیرد. جامعهشناسان توسعه، مقوله توسعه را در برابر رشد قرار میدهند. مفهوم رشد به پیشرفت و ترقی جامعه در حیطه تولید اقتصادی اشاره دارد. درحالی که مفهوم توسعه دربردارنده پیشرفت و ترقی جامعه در تمامی ابعاد زندگی است. صاحبنظران توسعه منطقهای بعد از جنگ جهانی دوم دریافتند که مفهوم جامع توسعه یک جامعه مواردی همچون توزیع عادلانه ثروت، فرصتها، شکوفایی استعدادهای گوناگون، افزایش امید به زندگی، برقراری برابریهای اجتماعی، تحقق آزادی، و بهطورکلی، تحقق یک جامعه مدنی و انسانی را شامل میشود. اندیشیدن به آینده و تلاش برای رفع نیازها و رسیدن به وضعیت مطلوب در پهنه سرزمینی هر جامعه درگذر زمان متفاوت بوده است. آمایش سرزمین کلانترین بستر مطالعه جهت تحقق توسعه پایدار است. در تلقی جدید لزوم پرداختن به فضا نه تنها به عنوان ظرف توسعه و به دلیل تجلیات متفاوت آن در عرصههای مختلف اهمیت مییابد. بلکه فضا به عنوان منبع توسعه نگریسته میشود. آمایش سرزمین به عنوان بعد هماهنگکننده و یکپارچهساز نظام برنامهریزی بخشی – مبنای کشور، بیش از نیمقرن است که وارد ادبیات برنامهریزی در کشور شده واژه آمایش سرزمین از ریشه فعل آمدن به معنی آراستن، آمیختن، به رشته درآوردن و آمادهکردن است. آمایش سرزمین با رویکردی همهسو نگر در چارچوب توسعه فضایی سعی دارد با پدیده عدم تعادلهای منطقهای برخورد نماید. آمایش سرزمین به عنوان دانش مهندسی تدابیر توسعه در قلمروهای سرزمینی با تأکید بر تنظیم سازگاری و تناسب میان انسان، فضا و فعالیت در یک رویکرد کلنگر راهبردی و مبتنی بر ظرف زمان تعریف میشود. آمایش سرزمین نوعی برنامهریزی فضایی راهبردی است که با بهرهمندی از خِرد، دانش و بینشِ سرزمینی دنبال تحقق اهداف زیر است: توسعه فضایی متعادل و متوازنِ سرزمین با رعایت توان اکولوژیک، سرزمین، کاهش اختلاف در بهرهمندی نواحی و اقوام گوناگون کشور از مواهب توسعه، ارتقای بهرهوری و کارایی اقتصادی، ارتقای رقابتپذیری بینالمللی مبتنی بر فعالسازی مزیتهای مغفول مانده و خلق مزیتهای جدیدِ سرزمینی است. آمایش سرزمین به عنوان یکی از پایههای اصلی دانش کشورداری، مرجع دیدگاهسازی درازمدت توسعه سرزمینی و متولی اصلی انتظامبخشی و یکپارچهسازی نظام برنامهریزی و مدیریت توسعه سرزمین است. بنابراین هدف توسعه منطقهای فراهم آوردن بهترین شرایط و امکانات برای توسعه همهجانبه مناطق، به حداقل رساندن و درنهایت از میان برداشتن تفاوتهای کیفیت زندگی بین منطقهای و درون منطقهای بوده. هنر و فرهنگ مسالهای است که با روح آدمی سر وکار دارد و باعث رشد و ترقی فردی و اجتماعی میشود. هنر زبان تصویری است که آمیخته با تمدن و فرهنگ دیرینه ایرانی است. این فرهنگ که زبانش هنر است نیازمند آن است به صورت یکسان در اختیار همگان قرار گیرد. با نگاهی گذرا به مناطق مختلف شهری استان تهران بالاخص شهرستان تهران متوجه خواهیم شد تفاوتهای بافت تاریخی، اجتماعی و فرهنگی در مناطق مختلف متفاوت است. آنچه در منطقه تاریخی- مذهبی ری مشاهده میشود با بافت تاریخی-طبیعی مناطق شمالی تهران تفاوتهای ملموسی را به نمایش میگذارد، اما آنچیزی که در تمامی شهرهای استان و پایتخت چهره شهر را رنجیده خاطر مینماید، عدم توزیع یکسان منابع فرهنگی، هنری و گردشگریاست. توجه ویژهای که طی سالیان گذشته به توسعه فرهنگی و آموزشها و مهارتهای فردی و عمومی در زمینه هنری و گردشگری مناطق شمالی شهر تهران شده است در سایر مناطق شهری و شهرستانهای استان نشده است. و این توزیع ناعادلانه منابع، باعث شکاف کیفیت زندگی در استان شده است. نگاه به منابع گردشگری در مناطق جنوبی شهری و استانی با نظارت، کیفیت و دقتی ضعیف نسبت به سایر منابع گردشگری (اعم از طبیعی و تاریخی) شمالیاست. این موارد نگاهی منطقهای است به بخش کوچکی از مشکلات فرهنگی، هنری و گردشگری که نهاد تصمیمساز میتواند با توجه ویژه به کل کشور مخصوصا استان تهران؛ که شهرداریها، وزارتهای: کشور، ارشاد و گردشگری را مجاب به توزیع عادلانه آموزشهای فرهنگی، هنری و رعایت متوازن گردشگری کند.